░▒ عکس مطالب طنز سرگرمی ▒░

قرمز یک پیشنهاد است...

░▒ عکس مطالب طنز سرگرمی ▒░

قرمز یک پیشنهاد است...

اگه پسرا نبودن...

اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق می داد؟

اگه پسرا نبودن به کی می گفتن اوا خواهر ؟

اگه پسرا نبودن کی شلوار کردی می پوشید بیاد تو کوچه ؟

اگه پسرا نبودن کی مجنون می شد ؟

اگه پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟

اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کیو ضایع می کرد؟

اگه پسرا نبودن کی خالی می بست ؟

اگه پسرا نبودن دخترا به چی می خندیدن؟

اگه پسرا نبودن کی چرت وپرت می گفت ؟

اگه پسرا نبودن کی زورگویی می کرد ؟

اگه پسرا نبودن کی مغنی می شد ؟

اگه پسرا نبودن کی کرم می ریخت ؟

اگه پسرا نبودن کی ابروهاشو بر می داشت ؟

اگه پسرا نبودن دخترا کیو سر کار می ذاشتن؟

اگه پسرا نبودن دخترا کیو تیغ می زدن؟

اگه پسرا نبودن کی تو کلاس می رفت گچ می یاورد؟

اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو می ذاشت جلوی در؟ 

ضرب المثل های به روز شده!

اساتید و بزرگان ادبیات فارسی برای اینکه در آینده ای نه چندان دور، بعضی از ضرب المثل های اصیل ایرانی - به علت وجود بعضی از لغات و اصطلاحات - از بین نروند، تصمیم گرفتند که برخی از این ضرب المثل ها را به گونه زیر بازسازی کنند:


بیفستراگانوفه خالته، بخوری پاته نخوری پاته!

موش تو سوراخ نمی رفت ساید بای ساید به دمبش می بست!

آب در "آب سرد کن" و ما تشنه لبان می گردیم!

آب که سر بالا میره، قورباغه "هوی متال" میخونه!!!

پرادو سواری دولا دولا نمیشه!

نابرده رنج گنج میسر نمی شود --- مزد آن گرفت جان برادر که کلاه برداری کرد

"کافی میت" نخورده و دهن سوخته!

اسکانیا(scania) بیار باقالی بار کن!

گر صبر کنی ز قوره، لوپ لوپ سازی!

پاتو از پارکتت درازتر نکن!

هری پاتر آخرش خوشه!

قربون بند کیفتم، تا کارت سوخت داری رفیقتم!

گیرم پاپی تو بود فاضل --- از فضل پاپی تو را چه حاصل

ندیدیم اورانیم ولی دیدیم دست مردم!

ادکلن آن است که خود ببوید --- نه آنکه فروشنده بگوید

ماکرو ویو به ماکرو ویو می گه روت سیاه!

بزک نمیر بهار میاد آناناس با خیار درختی میاد!

یا منچستریه منچستری یا رُمیه رُمی(AS Rom)

سرش بوی پیتزای سبزیجات میده!!!

آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب!

24 ساعت از زندگی دخترا ( شوخی با خانم ها )

5 صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…

6 صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره

7 صبح: شروع می کنه به آماده شدن. آخه ساعت 12 ظهر کلاس داره!!!!!!!!

8 صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم 18 کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و…

9 صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش)

10 صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد...

11 صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون 19 تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت ، به امید خدا به سمت دانشگاه میره!

12 ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره. ( جای خوب تعابیر مختلفی داره. مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه - صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و… )

1 ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از 1.5 ساعت که قضیه خواستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده

2 ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!!!!!!!!!!!

3 ظهر: دختر همچنان در جستجوی شخصی مناسب جهت دریافت جزوه!!!!!

4 عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه

5 عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش

6 عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه

7 عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش

8 غروب: دختر در حال پیاده شدن از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟ 

امروز آنقدر از عشق سخن گفتی که فرصتی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از پسر می گیره

9 شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی)

10 شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن؟؟!!؟!؟!؟!؟!

2 شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل

5 صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره sms داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم خیلی دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!! و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!!

خصوصیات پسرها از ۱۴ تا ۲۸ سالگی

 

سن  ۱۴ سالگی : تازه توی این سن ، هر رو از بر تشخیص میدن! ( اول بدبختی )

سن  ۱۵ سالگی : یاد می گیرن که توی خیابون به مردم نگاه کنن! ... از قیافه ی خودشون بدشون میاد!

سن  ۱۶ سالگی : توی این سن اصولا راه نمیرن ، تکنو می زنن! ... حرف هم نمی زنن ، داد می زنن! ... با راکت تنیس هم گیتار می زنن!

سن  ۱۷ سالگی : یه کمی مثلا آدم میشن! ... فقط شعرهاشون رو بلند بلند می خونن!

سن  ۱۸ سالگی : هر کی رو می بینن ، تا پس فردا عاشقش میشن! ... آخ آخ! آهنگهای داریوش مثل چسب دوقلو بهشون می چسبه!

سن  ۱۹ سالگی : دوست دارن ده تا رو در آنِ واحد داشته باشن! ... تیز میشن ، ابی گوش میدن!

سن  ۲۰ سالگی : از همشون رو دست می خورن! ... ستار گوش میدن که نفهمن چی شده!

سن  ۲۱ سالگی : زندگی رو چیزی غیر از این بچه بازیها می بینن! ( مثلا عاقل میشن )

سن  ۲۲ سالگی : نه! می فهمن که زندگی همش عشــــقه! ... دنبال یه آدم حسابی می گردن!

سن  ۲۳ سالگی : یکی رو پیدا می کنن! اما مرموز میشن! ( دیدشون عوض میشه )

سن  ۲۴ سالگی : نه! اون با یه نفر دیگه هم دوسته! اصلا لیاقت عشق منو نداشت!

سن  ۲۵ سالگی : عشق سیخی چند؟!! ... طرف باید باباش پولدار باشه! حالا خوشگل هم باشه بد نیست!

سن  ۲۶ سالگی : این یکی دیگه همونیه که همه ی عمر می خواستم! ... افتخار میدین غلامتون بشم؟!

سن  ۲۷ سالگی : آخیـــــــــــش!

سن  ۲۸ سالگی : کاش قلم پام می شکست و خواستگاری تو نمیومدم!!!

خصوصیات دختر خانمها از ۱۴ تا ۲۸ سالگی

 

سن  ۱۴ سالگی : تا پارسال هر کی بهشون می گفت : چطوری؟ می گفتن : خوبم مرسی! حالا میگن : مرسی خوبم!

سن  ۱۵ سالگی : هر کی بهشون بگه سلام ، میگن : علیک سلام! ( نه بابا راه افتادی! )

سن  ۱۶ سالگی : یعنی یه عاشق واقعین! ... فردا صبح هم می خوان خودکشی کنن! ... شوخی هم ندارن!

سن  ۱۷ سالگی : نشستن و اشک می ریزن! ... بهشون بی وفایی شده!

سن  ۱۸ سالگی : دیگه اصلا عشق بی عشق! ... توی خیابون جلوی پاشون رو هم نگاه نمی کنن!

سن  ۱۹ سالگی : از بی توجهی یه نفر رنج می برن! ... فکر می کنن اون یه آدم به تمام معناست!

سن  ۲۰ سالگی : نه ، نه! ... اون منو نمی خواست! ... آخرش منو یه کور و کچلی می گیره! می دونم!

سن  ۲۱ سالگی : فقط  ۲۷-۲۸  سالگی قصد ازدواج دارن! فقط!

سن  ۲۲ سالگی : خوش تیپ باشه! پولدار باشه! تحصیلکرده باشه! قد بلند باشه! خوش لباس باشه! ...

سن  ۲۳ سالگی : همه ی خواستگارا رو رد می کنن!

سن  ۲۴ سالگی : زیاد مهم نیست که چه ریختیه یا چقدر پول داره! فقط شجاع باشه! تا منو به اون چیزی که نرسیدم برسونه!

سن  ۲۵ سالگی : آه! پس چرا دیگه هیچکی نمیاد؟! ... هر کی می خواد باشه ، باشه!

سن  ۲۶ سالگی : یه نفر میاد! ... همین خوبه! ... بــــــــــله!

سن  ۲۷ سالگی : آخیـــــــــــش!

سن  ۲۸ سالگی: کاش قلم پات می شکست و خواستگاری من نمیومدی!!!

زی ذی لوژی ( شوهر شناسی مدرن )

 

* اگر شوهرتان شبها دیر به منزل می آید ، درب را به رویش باز نکنید!! مبلغ مهریه را هم به او یادآوری کنید تا کامروا شوید. 

* اگر شوهرتان از شما انتظار پذیرائی دارد ، یک هفته او را ترک کنید!!! از هفته آینده ی خودش هر شب برایتان کاپوچینو درست خواهد کرد. 

* اگر شوهرتان موافق نیست که شما هر جایی می خواهید بروید ، مگر شما منتظر اجازه او بودید؟!! خب بروید!!

تازه بعد هم غر بزنید که از این زندگی خسته شدید.

* اگر شوهرتان به شما پول نمی دهد ، شما هم به او روندهید!!! دو سه روز کم محلی هم بی اثر نیست. 

* اگر شوهرتان موافق کار کردن شما در بیرون از منزل نیست ، خانه را به گند بکشید بی حوصلگی به راه بیندازید افسرده باشید تا شما را به کار بیرون از منزل تشویق کند. 

* اگر شوهرتان موافق کار کردن شما در بیرون از منزل هست ، از زیر کار در بروید و وانمود کنید که دوست ندارید نحوه ی جارو کردن و ظرف شستن و..... را به او آموزش دهید!! هرچند آقایون همه بلد هستن.

* اگر شوهر شما فمنیست نیست ، زن ذلیل که هست.

* اگر شوهرتان به مسائل شما بی اعتناست ، شما بی اعتنا تر باشید ، ازصبح تا آمدن او با دوستان گپ بزنید تا چشمتان به او افتاد قیافه بگیرید و خود را ناراحت نشان دهید.

اگر شوهرتون هوس تجدید فراش کرد ، بدونید که بیچاره حق دارههههههههههههههههه.

 

نتیجه گیری اخلاقی :::

* زنان سنتی هر چه سرشان بیاید حقشان است!! لیاقت شوهر مهربان و به قول خودشان زی ذی را ندارند. 

* زنان مدرن لیاقت هیچ چیز را ندارند!! چون از زی ذی بودن شوهرانشان سوء استفاده می کنند. 

* هر چه به سر مردها می آید از زی ذی بودنشان است ( بابا بسه دیگه )...

آقالوژی ( شوهر شناسی سنتی )

 

* اگر آقایتان شبها دیر به منزل می آید ، لابد کار دارد که دیر می آید! اگر شما بیرون کار می کردید که ممکن بود اصلاً همان آخر شب هم به منزل نیایید!

* اگر آقایتان انتظار دارد وقتی به منزل می آید برای او چای بیاورید ، بدون حرف اضافی این کار را انجام دهید ، وگرنه...

* اگر آقایتان اجازه نمی دهد هر کجا که می خواهید بروید ، خدا را شکر کنید که اجازه می دهد نفس بکشید!

* اگر آقایتان به شما خرجی نمی دهد ، لابد خرجهای مهمتر از شما دارد ، جیکتان هم در نیاید.

* اگر آقایتان اجازه نمی دهد سر کار بروید ، سپاسگزارش باشید.

* اگر آقایتان اجازه می دهد که بیرون از منزل هم کار کنید ، از اینکه شما را قابل دانسته تا هم در منزل و هم بیرون از منزل کار کنید ، از او تشکر کنید.

* اگر آقایتان به کوچکترین حقوق زنان بی توجه است ، حقتان است اگر تحویلتان هم بگیرد شما به او می گوئید زن ذلیل! 

* اگر آقایتان شلوارش چند تا شد و به تبع آن چند تا زن دیگر هم گرفت ، خوشحال باشید که می تواند یک تنه از پس چند زن برآید!!! مگر اوایل ازدواج همین مردانگی را دوست نداشتید؟ 

* اگر آقایتان برای شما هدیه نمی خرد ، رویتان را زیاد نکنید! او خودش برای شما بزرگترین هدیه است!